بسمۀ تعالی**********حیف این دل که
غصّه اش گِل شد*************************حیف این دل که غصّه اش گِل شد آه و افسوس من به مشکل شددل بباید به گُل تبسّم کرد قدر خود را به حقّ تجسّم کرددل، تو را جایگاه بسیار است همطرازت به هرچه افکار استهر کجا را بگیر پروازت هر چه را آوری به آوازتدامن ار جست وجووسیع باشد قدرتت جانب صنیع باشدهر کجا را نیا به پروازی نکند، رو به هر چه آز آریکهکشان ها تو را به سیر آید هر چه افلاک را به طیر آیددر فضائی دگر نما پرواز نام الله و را نما آغازبر رسولان او سلامی دار بر محمّد که، خاتم از داداربر امامان حقّ تبسّم زن هر چه خوبان به خود تنعّم زننعمت از حق، تو را است ارزانی قدر هر یک به منزلت دانیرهنمایند هر کدامینش ره شود باز گر به آئینشگر تو را شد عمل به دستورات حقّ ِ پرواز آن شود اثباتبهترین جا سفر کنی هر آن جایِ بد را نیاوری امکاناین دو بالی خدا تو را داده هر کجائی تو را است آمادهبال دیگر تو را به آواز است که بیان بوده، جای آغاز استبا زبانت، بیان تو را امکان با بیانت رهت شود آسانگر بیان را گره زنی بر عقل راه در پیش را بُوَد در عدلعقل همان است خدا تو را داده هم پیمبر به رهنما دادههر کدامش اگر به جا گیری بهترینی، ز هر چه دلسیریکی تو را یک طمع به کار آید نفرتی بوده بر تو خار آیدهرچه راخود پسندکردی خوب دگران را بُوَد در آن مطلوبنا پسندت اگر شود چیزی بهر دیگر مباد آن گیریهرچه خوبی زدیگران، نامی است کاسۀ عشرتش تو راجامی استتا توانی به دیگران می کوش از دل دیگر داستان حضرت ابراهیم ( ع )...
ما را در سایت داستان حضرت ابراهیم ( ع ) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : kalaavangaa بازدید : 87 تاريخ : پنجشنبه 11 اسفند 1401 ساعت: 15:06